بررسی کوتاه: Katawa Shoujo
در آغاز قرار بود این بازی را به عنوان یک bonus به نوشتهی قبلیم اضافه کنم ولی از آنجایی که حرف بیشتری برای گفتن داشتم و خود بازی هم لایق مقالهی مستقل خودش بود تصمیم گرفتم اینجا دربارش صحبت کنم.
تو یه آدم زیبایی هیسااُ. هیچوقت برای اون معذرت خواهی نکن
کاتاوا شوجو را برای بار اول خیلی تصادفی در یکی از ریپلایهای توئیتری که هیچی ازش به یاد ندارم دیدم. و تنها دلیلی که دانلودش کردم این بود که با DDLC در یک جمله استفاده شده بود. بعد از ۲۶ ساعت و ۳ بار تمامش کردن نه فقط یکی از بهترین ویژوال ناولها بلکه یکی از بهترین تجربههای بازیهای کامپیوتریم را رقم زد. داستان از آنجایی شروع میشود که معشوقهی کاراکتر اصلیمان هیسااُ1 عشقش را بهش اعتراف میکند. این کار هیسااُ را بسیار هیجانزده و در عین حال مضطرب میکند که به سکتهی قلبی کردن او ختم میشود؛ بله درست شنیدید، سکتهی قلبی. بعدها در بیمارستان متوجه میشود که بیماریای به اسم اریدمیا2 دارد. به این معنا اگر از بدنش کار بکشد یا هیجان و استرس زیادی تجربه کند، قلبش بیش از حد میتپد که ممکن است به مرگش منجرب شود. بعد از گذراندن ۵ ۶ ماه از بدترین زمان زندگیاش در بیمارستان، هیسااُ مجبور میشود که در مدرسهی معلولان یاماکو ثبت نام کند. اینجاست که بنا بر انتخابتان از ۵ دختری که میتوانید باهاشان دوست شوید، هیسااُ با محدودیتها و زندگی جدیدش کنار میآید.
گفتن اینکه کاتاوا شوجو نویسندگی خوب یا موسیقی به یاد ماندنی دارد، یک توهین به سازندگانش است؛ بله، آنقدر فوقالعادس. من مطمئنم که اگر ۲۰ سال از حالا آهنگ Air Guitar یا School Days را پخش کنم باز هم یاد بیلیارد بازی کردن با هاناکو، شنگهای رفتن با لیلی و دویدن با امی میافتم. الآن وقت خوبی است که بگویم کاتاوا شوجو ۵ اِندینگ کاملا متفاوت دارد. با اینکه مسیرهای بازی مکانهای مشترکی بین هم دارند داستان اصلی کاملا متفاوت است و هر کدام سناریوهای مختص به خود را دارند. راستش را بخواین بازی در آغاز شما را با یک ظاهر خوب و خوشگل گول میزند، بعد افسردهتان میکند و بعد همه چیز را به خوبی و خوشی تمام میکند(البته اگه پایان خوبشو بگیرین، اگه یکی از ۸ اندینگ بدو بگیرین افسردگیتون ۱۰ برابر میشه). آرتاستایل بازی با اینکه میان ویژوال ناولها بهترین نیست، باز هم چشمنواز است؛ به خصوص کاتسینهای(البته تکنیکی بخوایم حرف بزنیم کاتسین نیستن ولی من اونجوری صداشون میزنم) هر مسیر که فوقالعاده کشیده شدهاند. همینطور یک چیز دیگر که برایم بسیار بود این بود که کوچکترین انتخابات، پلیاستایل شما را کاملا تغییر میدهند. کمی بیشتر دویدن موقع ورزش، تیکه انداختن به یکی از بچههای کلاس یا چرخ زدن در فستیوال مدرسه هیسااُی شما را کاملا عوض میکنند. هیچ انتخابهای سیاه و سفیدی وجود ندارد و بازی از شما انتظار دارد که قبل از تصمیماتتان فکر کنید که داستان را برایم چند برابر جذابتر کرد.
کاتاوا شوجو در عین حال که از خیلی از روایتها الهام میگیرد مانند هیچ چیزی که تا به حال دیدم نیست و تنها بازی است پشت سر هم چند بار تمامش کردم.