همانطور که بارها قبلا گفتم، بازیهای ایندی حسی را به آدم منتقل میکنند که جای خالیش در خیلی از عناوین بزرگ صنعت احساس میشود. شاید خیلی کلیشهای به نظر آید، ولی معمولا این حس به عشق سازندگان برای به تصویر کشیدن ایدههایشان خلاصه میشود. عشقی که اکثر اوقات در داستانهای مستقلی پدید میآید که چه در باری سایبرپانکی در آینده و چه در دنیایی تشکیل شده از حیوانات سخنگو باشید، هر فرد میتواند تحت تاثیر کاراکترهای داستان قرار گیرد. بازیای که من پریروز به اتمام رساندم فقط ۴۰ دقیقه طول کشید و با اینکه تنها قسمت کوتاهی از زندگی دختر جوانی به اسم فلورنس را نمایش داد، از صدها روایت…