نقد و بررسی هاتلاین میامی ۲
سلام شایگان هستم و در قسمت دوم از این مقالهی دو قسمته به نقد و بررسی بازی دوم سری Hotline Miami میپردازیم.(قبل از اینکه مقاله را شروع به خواندن کنید بگم که با خواندن قسمت اول این سری قطعا درک بهتری از دنیای Hotline Miami خواهید داشت:)
قسمت دوم: هاتلاین میامی ۲

این بازی از همان فرمول اصلی هاتلاین میامی پیروی میکند. ۱-داستان، ۲-گیم پلی و ۳-موسیقی و آن را ضرب در هزارمیکند. داستان قویتر شده و همینطور تعداد کاراکتر ها، از نظر گیم پلی هوش مصنوعی دشمنان متنوع تر شده، لول ها بزرگتر شدند و همینطور تعداد آهنگ ها و آهنگسازان ها از بازی قبل حدود ۳ برابر شده.
۱.داستان
اون رایت (Evan Wright): او نویسندهای است که به دنبال پی بردن به حقیقت دربارهی اتفاق های هاتلاین میامی۱ است. او تنها فردی است در بازی های هاتلاین میامی که با کنترل کردن او می توانید بدون کشتن حتی یک نفر مرحله را تمام کنید. بله عجیبه در بازی که در کل درباره ی خشونت و کشتن است تمام کردن مرحله بدون حتی یک قطره خون بسیار عجیب است (البته میتوانید همه را نابود کنید ولی آن دست شماست:).
ریکتر (Richter): ریکتر کاراکتر بسیار جالبی است که در هاتلاین میامی ۱ هم به او برخوردیم. او هم مانندجکت(Jacket) در بازی اول، مجبور به انجام کارهای گروه (۵۰ blessing) شده و اگر از دستورات آنها سرپیچی کند مادرش را به قتل میرسانند. در هاتلاین میامی ۱ او به شکل فردی سنگدل و خلافکار دیده میشد ولی با کنترل کردن او در این بازی قطعا او را درک میکنیم و میفهمیم او مجبور به انجام کارهایش بوده است.
بیرد (Beard): بیرد یکی دیگه از کاراکترانی است که در هاتلاین میامی ۱ حضور داشت ولی نقش او از آنوقت بسیار فرق کرده است. در هاتلاین میامی ۱ او یک مغازه دار ساده بود ولی الان او سربازی بین جنگ آمریکا و روسیه است. البته باید گفت که داستان های این بازی قبل از اتفاقات هاتلاین میامی ۱ شکل میگیرد و در واقع هاتلاین ۲ یک prequel است(برای بعضی کاراکتر ها). یکی از صحنه های مورد علاقه ی وقتی است که بیرد و جکت (شخصیت بازی اول) با هم عکس میگیرند و در بازی اول جکت آن عکس را در مرحله آخر قبل از اینکه توسط پلیس دستگیر شود برای آخرین بار نگاه میکند.
جیک (Jake): یکی از دوستان بیرد و جکت است که در جنگ آمریکا و روسیه هم حضور داشت و ماسک او قابل پوشیدن در بازی اول نیز است. برخلاف بقیه افراد که برای گروه (blessing 50) کار میکنند او عاشق این گروه، قتل و جنایت است. البته اینکار برایش گران تمام میشود.
منی پاردو (Manny Pardo): منی پاردو دوست صمیمی اون رایت و کاراگاهی خونریز است. او در طول بازی به خلافکاران زیادی برمیخورد و بجای دستگیر کردن آنها دست به کشتنشان می زند آن هم به طور زیاد. او حتی برای گرفتن توجه بیشتر کارهای بسیار وحشتناکی را نیز انجام میدهد. اگر بازی کردید و توجه نکردید یا در آینده بازی خواهید کرد((صندوق عقب ماشینش را در آغاز هر مرحله چک کنید))
طرفدارها (The Fans): بعد از داستان هاتلاین میامی ۱ جکت (Jacket) توسط پلیس دستگیر میشود. بعد گروهی از طرفداران او که فکر میکنند او کار اشتباهی انجام نداده تصمیم به گرفتن جای او را میگیرند. این گروه از ۵ نفر تشکیل میشود کری (Corey)، مارک (Mark)، تونی (Tony)، الکس (Alex) و اش (Ash). اگر به مکان زندگی آن ها توجه کنید میبینید که آن ها میخواهند دقیقا مثٍل جکت باشند برای مثال خانه را پر تلفن کردند به امید اینکه کسی زنگ بزند، بعد از هر مرحله به پیتزا فروشی میروند و حتی تونی ادعای داشتن ماسک ببر جکت را دارد.
مارتین برون (Martin Brown): مارتین در دنیای هاتلاین میامی بازیگری بسیار معروف است. معروفترین فیلم او یعنی Midnight Animal (حیوان نصفه شب) را ما در این بازی تجربه میکنیم. این فیلم در واقع برگرفته از اتفاقات بازی هاتلاین میامی ۱ است و البته با دیگر فیلم ها فرق دارد. در این فیلم هر کسی را که شما به قتل برسانید در دنیای بازی هم میمیرد، بله کمی عجیب است ولی واقعیت دارد. حتی در یکی از سناریو های بازی ریچارد(Richard) به او هشدار میدهد که روزی باید تاوان لذت هایی که از کشتن افراد میگیرد را پس بدهد. میدانم الان برایتان سوال پیش آمده که ریچارد کیست الان به آن جواب میدهم.
ریچارد (Richard): ریچارد در واقع یک کاراکتر نیست و دقیق نمیتوان توصیفش کرد. در بهترین حالت میتوانم بگویم او فردی است که پیش کاراکتر های بازی میرود و بدون آنکه وجود حقیقی داشته باشد آنها را دربارهی اتفاقات آینده آگاه میکند.
پسر (The Son): در واقع از همان اسمش و اینکه روس است میتوان فهمید که پسر رئیس مافیا روس است که توسط جکت در بازی اول به قتل رسید. میدانم اسم هاتلاین میامی را در طول این مقاله بسیار زیاد آوردم و میدانم که شاید خستهکننده باشد ولی برای بهتر فهمیدن داستان یا یادآوری آن اشاره کردن کار خوبی است. این فرد در واقع نقطه قدرتی در داستان
هاتلاین میامی است چونکه شما دارید کسی را کنترل میکنید که ساعت ها مشغول کشتن آن ها بودید. مراحل او نیز بسیار جالب است برای مثال در یکی از مراحل به علت استفاده زیاد مواد مخدر آدم های خودتان را میکشید و در یکی دیگر یک بانک بزرگی را به سرقت میرسانید. کاراکتر دیگری هم هست به نام دستیار (Henchman) که زیاد دربارهاش حرف نمیزنیم چون او فقط یک مرحله دارد و داستان بسیار بزرگی ندارد فقط اینکه برای پسر کار میکند و میخواهد برای خانوادهاش پول دربیاورد.

۲.گیم پلی
گیم پلی از هاتلاین میامی ۱ بسیار بهتر شده و تغییرات زیادی درش به وجود آمده.
- اندازه لول ها: در هاتلاین میامی ۱ لول ها بسیار کوچک و درهم بودند. شما میبایست دشمنان زیادی را در یک جای کوچک از بین میبردید، حالا این جا میتوانست یک اتاق کوچک باشد یا یک راهروی باریک و این دست شما بود که از چه استراتژی استفاده میکردید. آیا صدا درست میکنید و همه را در یک جا جمع میکنید سپس آنهارا با چاقو میکشید یا یک شاتگان برمیدارید و هر کسی که در راهتان آمد نابود میکنید. در بازی دوم این کاملا فرق کرده. لول ها بسیار بزرگتر شده اند مخصوصا لول های بیرد(Beard) و شما نمیتوانید یک تفنگ بردارید و هر کاری که میخواهید بکنید. شما باید دشمنان را آنالیز کنید، ببینید هر کدام به کجا و با چه روتینی حرکت میکنند و همینطور بیشتر اوقات باید منتظر آنها باشید که به شما بیایند نه شما به سمت آنها.
*ماسک ها:((دو چیز درباره ماسک ها بگم. ۱- ما در این قسمت با کاراکترانی که چند ماسک مختلف دارند و قابل انتخاب هستند صحبت میکنیم. برای مثال ریکتر یک ماسک موش دارد ولی این ماسک به صورت اتوماتیک در اول هر مرحله انتخاب شده است و شما قابلیت انتخاب کردن بین ماسک های دیگر را ندارید. ۲-منظورم از ماسک درواقع چیزهایی است که در اول هر مرحله قابل انتخابند حالا این میتواند هم ماسک باشد و هم تفنگ )) در بازی اول شما یک کاراکتر داشتید و حدود ۲۷ تا ماسک ولی در این بازی شما بجای ۱۳ تا کاراکتر بازی میکنید، قطعا نمیتوان برای هر فرد ۳۰ تاماسک درست کرد و هرکدام از این افراد داستان های بخصوص دارند پس همه به ماسک احتیاج ندارند. از ۱۳ کاراکتری که در این بازی میتوانید کنترل کنید فقط ۴ نفر از ماسک استفاده میکنند ولی به شیوه های مختلف. بیرد از تفنگ استفاده میکند در آغاز هر مرحله شما میتوانید از بین شاتگان، flamethrower(معادل فارسیشو بلد نیستم)، اسنایپر و ام۱۶ انتخاب کنید قطعا هم میدانید هر کدام به چه دردی میخورند. طرفدارها از ۴ ماسک استفاده میکنند. کوری از ماسک گور خر استفاده میکند که کار خاصی نمیکند فقط با این ماسک شما میتوانید پشتک بزنید و از دست دشمنان فرار کنید. بعد تونی هستش که از ماسک ببر استفاده میکند و اگر دقت کنید میبینید که ماسک او پر از خون است و قسمتی از آن هم پاره شده است این بخاطر این است که ماسک او همان ماسک جکت است در بازی اول. با این ماسک شما میتوانید افراد را با دست بکشید ولی از اسلحه نمیتوانید استفاده کنید. در کتاب “notebook” که توسط سازنده این بازی یعنی دنیس ویدن نوشته شده بود خواندم که آنها با گذاشتن این ماسک در بازی اول اشتباه بزرگی کردند زیرا بازیکن هم با دست های خالی میتوانست افراد را بکشد هم با اسلحه بخاطر همین قابلیت داشتن اسلحه را در بازی دوم حذف کردند. بعد مارک هستش که از ماسک خرس استفاده میکند این ماسک در اول بازی به شما دو اسلحه یوزی میدهد. آخرین عضو هم الکس و اش هستند که یکی از اره برقی و دیگری از کلت استفاده میکنند. شما باید جفتشان را با هم کنترل کنید و شاید فکر کنید که سخت است ولی در واقع بسیار راحت است. شما در واقع یک کاراکتر را کنترل میکنید و دیگری به دنبال شما میآید. شما با یک دکمه موس اره برقی را فعال میکنید و با دکمه دیگر تفنگ را، من بیشتر اوقات تیر میزدم و دشمنان را به سمت خود میکشاندم و سپس آنها را با استفاده از اره برقی نابود میکردم. کاراکتر بعدی پسر است او از ۳ چیز استفاده میکند اولی یک عینک شکسته است که به او یک شمشیر سامورایی میدهد دومی یک پنجه بکس است که آن هم مثل تونی میتواند افراد را با دست بکشد ولی نمیتواند اسلحه بردارد بعدی هم یک گلوله است که آن هم به شما ۲ یوزی میدهد مانند مارک. آخرین کاراکتر جیک است که او هم ۳ تا ماسک دارد. با اولین ماسک او با پرت کردن اجسام میتواند دشمنان را بکشد، با دومین ماسک او با یک تفنگ شروع میکند و با سومین ماسک او باز هم مانند تونی و پسر باید مرحله را بدون استفاده از اسلحه و با دستانش تمام کند.

۳.موسیقی
در بازی دوم این سری، اتفاقات بیشتری میفتد و هر مرحله، یک صحنه قبل و یک صحنه بعد دارد بخاطر همین به موسیقی بیشتری نیاز داریم. در بازی اول ۲۲ ترک وجود داشت و ۹ تا آرتیست ولی در بازی دوم ۴۹ ترک وجود دارد و حدود ۳۰ آرتیست. خیلی از هنرمندان قبل هنوزم هستند مانند M|O|O|N ،El Huervo و Scattle.
در قسمت اول مقاله که دربارهی هاتلاین میامی ۱ حرف میزدم گفتم تنها بازی که من چندین دقیقه بازی نکردم تا موسیقی زیبای آنرا بشنوم هاتلاین میامی بوده است. فیلم پایین مثالی بسیار خوب برای ثابت کردن جملهام است.
من موزیک قسمت اول و همینطور ویدیوی این قسمت رو خیلی پسندیدم. در مورد لغاتی که معادل فارسی شناخته شده ندارند پیشنهاد من اینه که خیلی راحت همان لغت اصلی رو استفاده کنی. حسنش اینه که خواننده میفهمه این لغت از کجا آمده (مثلا انگلیسی پره از لغات وام گرفته شده از زبانهای دیگر).
ممنون بابت به اشتراک گذاشتن تجربهات از این بازیها.