ولهلا: مکانی برای آرامش

ولهلا: مکانی برای آرامش

اگر از من بپرسید ژانر مورد‌علاقه‌ات چیست؟ قطعا جواب می‌دهم بازی‌های ایندی. من عاشقشانم. سازنده‌ها این قدرت را دارند که هر چه که در ذهنشان است را به تصویر بکشند به همین دلیل است که بازی‌های این ژانر از همه نظر با یگدیگر متفاوت‌اند. همینطور وقتی جزئیات ریز و کوچک این بازی‌ها را پیدا می‌کنید عشق سازنده به اثر را درک می‌کنید، حسی که جایش در خیلی از بازی‌های بزرگ امروزی خالی است. Va-11 Hall-a یا همان ولهلا قطعا یکی از بهترین بازی‌های این ژانر است(توی یه بار در سال ۲۰۷۹ باید برای مشتری‌ها نوشیدنی درست کنید دیگه از زندگی چی می‌خواین!).

شما کنترل جیل را در دست می‌گیرید؛ پیش‌خدمتی جوان که در باری به نام ولهلا کار می‌کند. در دنیایی سایبرپانکی که انسان‌ها، ربات‌ها و حتا مغز در شیشه‌ها کنار هم زندگی می‌کنند.

شما روزتان را با رفتن به بار شروع می‌کنید(که اسمش ولهلا است). در داخل بار باید با استفاده از یک کتاب راهنما نوشیدنی‌های موردنظر مشتریان را درست کنید، ولی همیشه به این سادگی نیست. اگر بعضی از افراد به مراتب پیش شما بیایند باید نوشیدنی مورد‌علاقه‌شان را بلد باشید، بعضی وقت‌ها آن‌ها داستان پشت نام‌ها نوشیدنی‌ها را به شما می‌گویند و بعضی وقت‌ها مشتریان تنها یک مزه را می‌گویند و شما باید بسته به حالشان نوشیدنی مناسب را درست کنید. پس از هر روز کاری به خانه‌تان برمی‌گردید. جایی که می‌توانید اخبار را چک کنید، با گربه‌تان حرف بزنید و اتاقتان را تزئین کنید. همینطور بعضی وقت‌ها جیل یک چیز خاص را می‌خواهد که اگر آن را برایش نخرید حواسش پرت می‌شود و سفارش مشتریان را از یاد می‌برد.

ولی نوشیدنی درست کردن تنها بخش کوچکی از ولهلا است. شما بیشتر وقتتان را صرف صحبت با کاراکتر‌های مختلف می‌کنید. باید بگویم که ولهلا یک visual novel است و گیم‌پلی بسیار کمی دارد. پس اگر طرفدار این‌جور بازی‌های داستانی نیستید ولهلا نظرتان را عوض نخواهد کرد. ولهلا در یک شهر صنعتی بزرگی به اسم glitch city شکل می‌گیرد. مکانی که قلب تکنولوژی و ساخت ربات‌های مختلف است. بخاطر همین با افراد مختلف از اقصی نقاط شهر آشنا می‌شوید. شاید مشتریتان قاتلی به اسم جِیمی باشد یا پیکی به اسم ماریو. همینطور جیل مشتریان دائمی خود را دارد مانند هکری به اسم اَلما، رباتی به اسم دورِتی و شوالیه‌ی سفیدی به اسم سِی. داستان بازی بسیار خوب تعریف می‌شود. هر روز شما تیکه‌های بیشتری از زندگی جیل و دوستانش را می‌فهمید تا اینکه در آخر همه چیز مانند یک پازل کنار هم جور می‌شود. ولی گول ظاهر این بازی را نخورید، بازی خیلی اوقات با مشکلاتی جدی مانند پشیمانی، غم، از دست دادن و ناراحتی دست و پنجه نرم می‌کند. همینطور خیلی اوقات داستان بسیار احساسی و غم‌انگیز می‌شود. ولی اینطور فکر نکنید که از اول تا آخر بازی در حال گریه کردن هستید. افرادی مانند رئیستان، همکارتان گیل و دورتی گاهی اوقات شما را از خنده رودبور می‌کنند. بازی می‌داند که کی شما را به فکر فرو بیندازد و کی شما را بخنداند. بخاطر همین است که بسیار لذت‌بخش است.

بازی به غیر از صدای کلمات متن‌ها هیچ صداگذاری دیگری ندارد. ولی در عوضش یک ساندترک شاهکار ۴۴ ترکه دارد. آنقدر فوق‌العاده که مجبور شدم بسته‌ی سی‌دی آن را با اصرار از داییم که در آلمان است بگیرم. لذت ببرید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


The reCAPTCHA verification period has expired. Please reload the page.